اختلال در خواندن، بسیار متداول و در عین حال برای کودکانی دردآور است
که این بیماری را دارند و نمیتوانند دریابند که چرا خواندن برایشان دشوار
است.
مربیان آموزش همراه با مادران و پدران و متخصصان بتوانند از
اقدامات عملی صحیح به کاهش رنج و درد این بچهها کمک کنند و بوسیله
راهبردها به کودکانی که اختلال در خواندن دارند کمک کنیم تا خواندن را به
صورت هرچه بهتر یاد بگیرد.
یک اختلال یادگیری ممکن
است از لحاظ علمیدر حوزههای شناسایی کلمه، ادراک خواندن، حساب کردن،
استدلال کردن، هجی کردن ویا کلمهبندی نوشتن به وجود آید.مدتها
طولانی دانش آموزانی را که در یادگیری یک یا چند درس مشکلات جدی داشتند با
اصطلاحات معلول ادراکی، آسیب دیده مغزی و آسیب دیده عصبی معرفی میکردند.
با
توجه به یافتههای جدید در مورد یادگیری، در سال ١۹۶۳ جمعی از متخصصین
اصطلاح، ناتوانیهای یادگیری را جایگزین اصطلاحات قبل کردند از آنجا که واژه
ناتوانی اصطلاحات دیگری مثل ناتوانی جسمی یا ناتوانی ذهنی را تداعی
میکند، یعنی ناتوانیهای که تبدیل به توانایی کامل نمیشوند، اصطلاحی مایوس
کننده مینماید و بهنظر میرسد اگر اصطلاح اختلالات در یادگیری و( یا بهنظر نگارندگان مشکلات یادگیری) به کار گرفته شود، مناسبتر باشد.
به
بسیاری از اینگونه دانش آموزان متاسفانه برچسب کودن، کم ذهن، عقب مانده و
امثال آن زده میشود که هیچکدام صحیح نیستند و با قاطعیت میتوان گفت که
اگر این مشکلات به موقع و به جا تشخیص داده شوند قابل درمان است؛ افرادی
چون آلبرت انشتین نابغه ریاضی، توماس ادیسون مخترع و مبتکر و نابغه
آمریکایی – اگوست رودین مجسمه ساز بزرگ فرانسه، لیوناردو داوینچی و بتهون
همگی دچار اختلالات یادگیری بودند.
هوششان کمابیش عادی است، به خوبی
صحبت میکنند، مانند سایر کودکان بازی میکنند و مثل همسالان خود با سایرین
ارتباط برقرار میکنند، در خانه نیز خود یاریهای لازم را دارند و کارهایی
را که والدین به آنان واگذار میکنند به خوبی انجام میدهند و از رفتار و
اخلاق عادی برخوردارند.
لیکن وقتی به مدرسه میروند و میخواهند خواندن و نوشتن و حساب یاد بگیرند دچار مشکلات جدی میشوند.
برای
تشخیص ناتوانی یادگیری، ابتدا باید کودک از نظر هوشی سنجش شود و مشخص شود
که کند ذهن نباشد،سپس باید مشخص شود که اختلال توجه و تمرکز نداشته باشد
یعنی در گروه بیش فعالان نباشد و سپس با مصاحبه و مشاهده و آزمونهای
ویژه معین شود که اختلال یادگیری دارد.
منبع : اختلالات یادگیری
بهرهوری مقوله جدیدی است که به دنبال طرح موضوع بهرهوری در جامعه روبه رشد و متحول و پویا مطرح میگردد.
بررسی
سهم رشد بهرهوری کل عوامل تولید در رشد اقتصادی درکشورهای توسعه یافته
یا در حال گذار بیانگر این واقعیت است که در دو دهه گذشته در این کشورها
سعی شده سهم عمدهای از رشد اقتصادی از طریق رشد شاخصهای بهرهوری کل عوامل تامین شود.
بهرهوری
که یکی از مفاهیم اقتصاد است اینگونه تعریف میشود: `مقدار کالا و یا
خدمات تولید شده در مقایسه با هر واحد از انرژی و یا کار هزینه شده`. به
دیگر سخن بهرهوری عبارتست از بدست آوردن حداکثر سود ممکن با بهره گیری و
استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد ومهارت نیروی انسانی، زمین،
ماشین، پول، تجهیزات، زمان، مکان و…به منظور ارتقا رفاه جامعه .
بر خلاف
پندار برخی افراد بهره وری فقط برای صنایع نیست بلکه بهره وری سطوح مختلفی
دارد و همه افراد در همه سطوح نقش دارند یعنی اینکه افراد میتوانند با
تفکر، ابداعات و نوآوریهای خود عملا` در چند سطح گوناگون موثر واقع گردند،
سطوح مختلف بهره وری عبارتاند از: ١- سطح فرد ۲- سطح گروه کاری ۳- سطح
سازمانی ۴- سطح رشتههای تجاری، خدماتی، صنعتی و یا کشاورزی ۵- سطح بخشهای
اقتصادی ۶- سطح ملی و کشوری ۷- سطح جهانی در سطوح فردی به دنبال تدابیری
برای افزایش بهره وری فردی هستیم.
و در سطح گروه نیز به دنبال افزایش بهره وری گروه کاری هستیم.
بدیهی است که موضوع بهره وری بیشتر در سطوح سازمانی و رشتهها مطرح میشود و بیشترین ضوابط و شرایط مربوط به بهره وری را میتوان در آنها مشاهده کرد.
چه
بسا برخی مشاغل و حتی برخی دستگاهها به دلیل انجام فعالیتهای موازی و
تکراری بودن وظایف سازمانی در یکدیگر ادغام شده و برخی از آنها حذف
شدهاند.
برخی مواقع ایجاب میکند که بدلیل مصالح ملی برنامه ریزان
اقتصادی و سیاست گذاران مثلا` در زمان جنگ دستور دهند کارخانههای کالاهای
غیرضروری و لوکس اقدام به همکاری با سایر کارخانههای تولید مواد غذایی و
حتی کارخانههای ساخت جنگ افزار نمایند و تولید کالای خود را تعطیل نمایند و
یا مصالح عمومی ایجاب میکند جند خانه که در مسیر طرح یک شاهراه واقع
گردیده خریداری یا معاوضه گردیده و تخریب شود.
منبع : بهره وری
همزمان با اوج گیری نهضت مشتری مداری و ظهور زوایای جدید در مطالعات مدیریتی، مفهوم رفتار شهروندی سازمانی
نیز در مطالعات مربوط به سازمان مد نظر قرار گرفته است؛ مبنیبر اینکه که
نگرشها و رفتارهای( رفتارهای شهروندی سازمانی) کارکنان میتواند تاثیری
مثبت و یا منفی بر ادراک مشتری از کیفیت خدمات داشته باشد.
در مطالعات اخیر ارتباط میان کیفیت خدمات و وفاداری مشتری مورد تاکید قرار گرفته است.
به
منظور بررسی رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی به عنوان متغیر مستقل و
ادراک مشتری از کیفیت خدمات، رضایت مشتری، نیات رفتاری و وفاداری مشتری به
عنوان متغیرهای وابسته، از آزمون همبستگی اسپیرمن و مدل معادلات ساختاری
استفاده شده است.
لذا توجه به شهروندان در نظام ارزشی دمکراتیک رو به افزایش است.
به
این ترتیب مطالعه و بررسی اینگونه رفتار افراد در سازمان که به رفتار
شهروندی سازمانی شهرت یافته است، بسیار مهم و ضروری بهنظر میرسد و این
مقاله قصد دارد به همین امر بپردازد.
شرایط کاملا متحول، افزایش رقابت و
ضرورت اثربخشی سازمانها در چنین شرایطی، نیاز آنها را به نسل ارزشمندی
از کارکنان، بیش از پیش آشکار کرده است؛ نسلی که از آنها به عنوان سربازان
سازمانی یاد میشود.
این کارکنان بی تردید، وجه ممیز سازمانهای
اثربخش از غیراثربخش هستند چرا که بی هیچ چشم داشتی افزون بر نقش رسمی خود
عمل کرده و از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند.
با توجه به اهمیت موضوع رفتار شهروندی سازمانی
در این مقاله سعی شده است مدلی ارایه شود که در راستای کمک به بهبود و
ارتقای اینگونه رفتارها باشد؛ از اینرو پس از مطالعه مدلهای مختلف
رفتار شهروندی سازمانی مدل گراهام و پادساکف انتخاب و بر مبنای آن سوالات
پرسشنامه طراحی شد؛ سپس در تحلیل عاملی اکتشافی مرتبه دوم، ابعاد اطاعت
سازمانی، وفاداری سازمانی و مشارکت سازمانی به عنوان مولفه تعلق سازمانی
نام گذاری و ابعاد ابتکارات فردی، رفتارهای کمک کننده و جوانمردی به عنوان
مولفه ویژگیهای فردی نام گذاری شدند.
پس از شکل گیری مدل مفهومی
تحقیق، جهت آزمودن صحت مدلهای اندازه گیری و همچنین آزمون فرضیات تحقیق
از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است.
منبع : شهروندی سازمانی
حقوق بشردوستانه یکی از مهمترین شاخههای دانش گسترده حقوق است که کوشش دارد تا اگر به رغم تلاشهای پیشگیرانه، مخاصمه مسلحانهای آغاز شد، آن را هر چه محدودتر سازد، از آثار مخربش بکاهد و تابع مقررات کند. در عرصه بینالملل هم طی سالیان متمادی معاهدات و اسناد بسیاری در خصوص افراد در گیر جنگ و غیر نظامیان و سایر افرادی که به نوعی با مخاصمات مسلحانه در ارتباط هستند در نظر گرفته شده است. جامعه جهانی با تصویب کنوانسیونهای بین المللی مانند کنوانسیون، ژنو و لاهه و سایر کنوانسیونها سعی در ایجاد یک اصول اساسی بشر دوستانه در زمان رخدادهای جنگی دارد. این کنوانسیونها، قوانینی هستند که رعایت آنها، اگرچه از وقوع جنگ جلوگیری نمیکند، اما دردها و آسیبهای انسانی را تا حدودی از طرفین مخاصمه میکاهد. حقوق بشردوستانه یکى از مباحث مهم حقوق بینالملل است که به حمایت از قربانیان جنگ و کاهش خشونت پرداخته و بدون توجه به علت جنگ و قانونی یا غیرقانونی بودن و صرف نظر از اینکه قربانیان متعلق به کدام یک از دو طرف درگیری هستند ،از آنها حمایت میکند. مقررات حقوق بشردوستانه، از خشونت بی اندازه در جنگها جلوگیری کرده و حق دولتها را در انتخاب سلاحها و روشهای جنگی محدود مینماید، به همین دلیل آنرا حقوق در جنگ یا حقوق جنگ هم مینامند. حقوق بشر دوستانه مورد تاکید ادیان آسمانى بخصوص دین مبین اسلام میباشد. اسلام در زمان بروز جنگ قانون گستردهای را بر پایه عدل، رحمت و رعایت حقوق انسانی تدوین نموده است و از غیر نظامیان و افراد خاص همچون، زنان، کودکان وسالخوردگان حمایت مینماید و کشتار آنان را نهى میفرماید. برای بیماران، مجروحان، نابینایان و افراد افلیج نیز مصونیت قایل شده و درباره حقوق اسیران، توصیههاى فراوانی را ایراد نموده است. در عرصه بین الملل هم طی سالیان متمادی معاهدات و اسناد بسیاری در خصوص افراد در گیر جنگ و غیر نظامیان و سایر افرادی که به نوعی با مخاصمات مسلحانه در ارتباط هستند در نظر گرفته شده است.
منبع : حقوق بشر دوستانه در اسلام