بررسی الگوی رشد کودکان زیر ۲ سال
تغذیه مناسب برای تامین رشد ونمو طبیعیکودکان دارای نقش اساسی است.(Berman,2002)
نیازهایتغذیهایانسانهاطیدورانمختلفزندگیتفاوتعمدهوآشکاریدارد.کودکانازجملهگروهایآسیبپذیری هستند که نیازهای تغذیه ای متفاوت آنها باید موردعنایت وتوجه ویژه باشد.
کمبودهای مواد مغذی به سرعت منجربه بروزعوارضوآثارناشیازسوتغذیه میگردند.ودرهمانحالاضافه دریافت مواد غذایی منجربه ظهور نوع دیگری ازسوتغذیه یعنی چاقی درکودکان میشود.کم تحرکی ودریافت مواد غذایی کم ارزش وپرانرژی وعادات نامناسب درزندگی کودکان آنها را به سمت اضافه وزن و چاقی سوق می دهد.(درستی۱۳۸۵٬)فقر تغذیه درکشورهای درحال توسعه بسیارشایعتر از کشورهای توسعه یافته است.تخمین های اخیردر مورد شیوع عدم تامین غذایی درکشورهای درحال توسعه که بر اساس برآوردهای فقرتغذیه بنا شده اند نشان میدهند که حدود ۱۸درصد کل افراد درکشورهای درحال توسعه درفقرتغذیه بسرمیبرند.(نلسون٬ ۱۳۸۲) شواهدی پیشنهاد می دهند که فقر تغذیه اثرات کلی بر سلامت کوتاه مدت و طول عمر و نیز کیفیت زندگی حاصل ازآن دارد این اثرات نه تنها شامل اثرات حاد بر میزان بیماری ومرگ ومیر است بلکه شامل اثرات طولانی مدت برتوسعه شناختی واجتماعی٬ظرفیت کار فیزیکی٬مولد بودن ورشد اقتصادی دارد
به عنوان مثال نا امنی غذایی درزنان با شدتی که باعث ناکافی بودن مواد مغذی میشوند وفقر تغذیه متعاقب آن به شیوع بیشتر نوزادن با وزن کم تولد (LBW) منجر میشود وممکن است تولید شیر پستانی را نیز تحت تاثیر قراردهند. این تاثیرات متعاقبا باعث بروزاختلالات نمو شناختی و نورولوژیک میشوند که درنتیجه میزان کارامدی افراددربزرگسالی راکاهش میدهند.همچنین افرادی که با شدت بیشتری آسیب دیده اند ممکن است قابلیت شغلی ضعیفی داشته باشندکهدرنتیجه توانایی آنها برای تامین غذاییکاهش میدهداین سیکل معیوب ممکن است ازنسلی به نسلدیگرتداوم یابد وباعث ماندگاری عواقب بیولوژیک فقر تغذیه شود.(نلسون٬ ۱۳۸۲)
مطالعات آینده نگر پیشنهاد میکند که کودکان شدیدا کم وزن (کمتر از ۶۰% وزن قابل قبول برای سن ) ۸ برابر بیشتر ازکودکان با تغذیه طبیعی درمعرض خطر مرگ و میر قرار دارند وکودکانی که به طور متوسط کم وزن هستند (بین ۶۹-۶۰ درصد وزن قابل قبول برای سن) ۴ برابر ببیشتر درمعرض خطرند وحتیکودکانی که به طورخفیف کم وزن میباشند(بین۷۹-۷۰درصد وزن قابل قبول برای سن )۲برابربیشتردرمعرض خطرند.
جهت دانلود متن کامل تحقیق بررسی الگوی رشد کودکان زیر ۲ سال کلیک نمایید
بررسی چگونگی شیوه های مدیریت و رهبری اثر بخش
هدف این پژوهش بررسی چگونگی شیوههای مدیریت و رهبری اثر بخش معلم در کلاس درس بود. فرض تحقیق در این پژوهش مربوط به چگونگی روشهای تدریس است که ۳ فرضیه اولیه مرتبط با شیوههای سنتی تدریس و۲ فرضیه نهایی در رابطه با شیوههای نوین تدریس است و رابطه آنها با مدیریت و رهبری اثر بخش معلمین در کلاس درس مورد بررسی قرار گرفت.
در این پژوهش برای بررسی میزان تحقیق کارکردهای مدیریت و رهبری اثر بخش معلم در کلاس درس از روش آمار توصیفی استفاده به عمل آمد و پژوهش بر روی کلیه معلمین پایه متوسطه که شامل ۵۲ نفر زن و مرد می شد انجام شد. روش نمونه گیری این جامعه آماری از طریق نمونه گیری در دسترس ۵۲ نفر معلم زن و مرد انتخاب شد که شامل ۳۰ نفر معلم زن و ۲۲ نفر معلم مرد بود. بدین صورت که کلیه جامعه آماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته شامل ۲۰ سوال بود که به روش لیکرت تهیه و در اختیار معلمین قرار گرفت.
نتایج این پژوهش بدین صورت بود که در فرضیه اول مبتنی بر چگونگی رهبری و مدیریت اثر بخش معلم در کلاس درس با استفاده از روش سخنرانی رابطه معناداری بین نظر معلمین زن ومرد مشاهده نگردید. همچنین فرضیه دوم مبتنی بر چگونگی رهبری و مدیریت اثر بخش معلم در کلاس درس با استفاده از روش گروهی رابطه معناداری بین نظر معلمین زن و مرد مشاهده نگردید. همچنین در فرضیه سوم مبتنی بر چگونگی رهبری و مدیریت اثر بخش معلم در کلاس با استفاده از روش آزمایشی رابطه معناداری بین نظر معلمین زن و مرد مشاهده نگردید و در دو فرضیه نهایی نیز مبتنی بر چگونگی رهبری و مدیریت اثر بخش معلم در کلاس درس با استفاده از روش آموزش انفرادی و فرضیه پنجم نیز مبتنی بر رهبری و مدیریت اثر بخش معلم در کلاس درس با استفاده از روش حل مساله رابطه معناداری بین نظر معلمین زن ومرد مشاهده نشد.
بنابراین در استفاده معلمین از روش سنتی تدریس و نوین رابطه معناداری مشاهده نمیشود.
جهت دانلود متن کامل پایان نامه بررسی چگونگی شیوه های مدیریت و رهبری اثر بخش کلیک نمایید
ارزشیابی کیفی و بازخوردهای یادگیری – یاددهی
مشکلات ارزشیابی سنتی یا بهتر بگوییم روش اندازهگیری و سنجش موجود با جو نمرهگرایی و پاسخمداری و حافظهسنجی موجود در مدارس که فراگیران اسیر چنبرهی «داده» و «ستانده» یا «محرک و پاسخ» یا امتحانهای مکررند که سلامت روانی و جسمی آنان را تهدید میکند.
از سوی دیگر نارضایتی از نظام ارزشیابی موجود در محافل تربیتی و نیازهای جامعه و زندگی و پیشنهاد سازمانهای آموزش جهانی مانند یونسکو طلب میکرد که دیگر به ارزشیابی به دیدهی پایان آموزش نگاه نکنیم و از نمره دادن به عنوان طبقهبندی، مقایسه تفکیک برای ارتقا استفاده نکنیم؛ بلکه از آن به عنوان جز جدانشدنی فرایند یادگیری و اصلاح نارسیهاییها، بدفهمیهای یادگیری آنان و اصلاح نارساییهای روش آموزشی معلمان، محتوای آموزش، روشهای سنجش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی به روش کیفی و تحلیل نتایج آن برای کل نظام آموزش و پرورش بهره بگیریم. بازخورد در ارزشیابی توصیفی به ما کمک میکند تا نتایج اعمال و رفتارمان را بفهمیم، گرفتن بازخورد بخشی از فرایند یادگیری است و در شناخت تواناییهای هر فرد برای افزایش اعتماد به نفس و شناخت نارساییها برای اصلاح یا تغییر رفتار کمک میکند. لذا به دلیل اهمیت بازخورد در ارزشیابی کیفی شناخت بیشتر آن و راههای دسترسی به آن، انواع و تأثیر آن در یادگیری بهتر و بیشتر و … در این مقاله بدان پرداخته خواهد شد.
در خصوص مفهوم ارزشیابی توافق و نظر کاملی وجود ندارد و هر کدام از متخصصان و صاحبنظران این قلمرو، از دیدگاه خاصی ارزشیابی را تعریف کردهاند که از مهمترین آنها میتوان به نمونههای زیر اشاره کرد. (حسنی و احمدی ۸۴)
۱- ارزشیابی به مثابه بررسی میزان حصول به هدفها.
۲- ارزشیابی به عنوان فرایند جمعآوری اطلاعات برای تصمیمگیری.
۳- ارزشیابی به مثابه سنجش یا داوری دربارهی «شایستگی» و «ارزش».
چیزی : ارزشیابی فعالیتی است که مشتمل بر «توصیف» و «قضاوت» است. به هر حال به نظر میرسد تعریف ارزشیابی به مثابه سنجش یادآوری دربارهی شایستگی و ارزش موضوعات، در سالهای اخیر طرفداران زیادی پیدا کرده است.
جهت دانلود متن کامل مقاله ارزشیابی کیفی و بازخوردهای یادگیری – یاددهی کلیک نمایید
بررسی رابطه بین روش شاگرد محور و رشد و پرورش خلاقیت دانشاموزان
نظامهای آموزشی و فعالیتهای حاکم بر آن ، با توجه به پیشرفت جوامع ،همواره دستخوش تغییر وتحول است و تحول آموزشی ، خود معلول تحول اجتماعی وتحول علوم و تکنولوژی است زیرا در یک جامعه ساده ،نیازها ساده و روش ارضای نیازها نیز ساده است .
در چنین جوامعی دایرهی آموختنیها گاهی آنچنان محدودند که هر کسی میتواند ادعا کند و بگوید :« هر آنچه آموختنی است فرا گرفتم .» ولی در جوامع پیچیده و پیشرفته ، سرعت تحول نظامهای آموزشی آنچنان سریع است که هر چند سال یکبار ، در ساختار نظام آموزشی دگرگونی کلی ایجاد میشود ، و این تحول به حدی است که گاهی کسانی سخن از جامعه بیمدرسه به میان میآورند . بهترین دلیل در دنیای امروز ، با توجه به پیشرفت سریع علوم وتکنولوژی ، نه میتوان به تمام دانش موجود دست یافت ، و نه میتوان هر متخصصی را با هر خصوصیتی به کار تدریس و معلمی وا داشت .
با پیشرفت علوم و فنون و پیچیده شدن جوامع،نیازهای فردی و اجتماعی نیز پیچیده میشوند . ارضای نیازهای پیچیده نیز درجای خود ، احتیاج به علوم و فنون پیچیده دارد . کسب علوم و فنون پیچیده در سایهی روشهای آموزشی پیچیده امکان پذیر است . به این جهت وظیفه و مسئولیت معلم امروز نسبت به گذشته سنگینتر و پیچیدهتر شده است دیگر نمیتوان با روشهای سنتی ، جامعه و افراد آنرا به سوی یک تحول پیچیده و پیشرفته سوق داد .
در دنیای پیچیده هیچکس بی نیاز از تعلیم و تربیت نیست . امروز فعالیت در مدرسه وآموختن ود بخش عظیمی از زندگی انسانها شده است ،دیگر نمیتوان با طرز تلقی گذشته ، به شاگرد و تربیت او نگریست آنهایی که با روشهای سنتی آموزش دیدهاند میدانند که چگونه نشستن سر کلاس،گوش دادن به صدای یکنواخت معلم ، از بر کردن بدون فهم مطالب درسی ، دلهره واضطراب ناشی از امتحان ، و سرزنش معلمان و والدین چگونه موجب نفرت وگریز دانشآموزان از کلاس درس و محیط آموزشی میگردید .
اولین گام برای موفقیت در کار معلمی ، ایمان به رسالت معلم و عشق ورزیدن به شاگردان است . اگر معلمان به انسانهایی که ماهها و سالها با آنها سروکار دارند علاقمند نباشند و نتوانند ارتباط سالم با آنها برقرار کنند چگونه ممکن است بر آنها تاثیر بگذارند و موجب تغییر و تحول آنان شوند .
جهت دانلود متن کامل مقاله بررسی رابطه بین روش شاگرد محور و رشد و پرورش خلاقیت دانشاموزان کلیک نمایید
تاثیر مهد کودک در آموزش ابتدایی
کودکان گلهای زندگی هستند که اگر نور خورشید تربیت به آنها بتابد و اگر از جویبار آگاهی آب بنوشند و باز هم اگر مورد توجه ،لطف و نوازش کافی قرار گیرند عطرشان باغ زندگی را فرا می گیرد ، اگر چنین نباشد ، کویری را بوجود می آورند بی بروبار که نه باغ ، بلکه خارستان است و اولین سنگ بنای سازندگی شخصیت کودکان و در نهایت سازندگی اجتماع در همین سالهای اولیه گذاشته می شود و لذا هم از نظر کیفی و هم از حیث کمی این دوره از اهمیت خاصی برخوردار است .
بنا به سفارش نبی اکرم (ص) که می فرماید (العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر) که دانش در کودکی مانند نقش بر سنگ است [۱]. و یا غزالی اشاره ای به این مطلب دارد که (هر کار که عظیم بود ، تخم آن اندر کودکی افکنده باشند [۲])
در این راستا فردریک فروبل آلمانی سیستمی از بازیهای آموزشی را برای کودکان ابداع کرد و برای نخستین بار کودکستانی را در سال ۱۸۳۷ در بلانکبرک آلمان بنا نهاد و در سال ۱۸۵۵ اولین کودکستان در آمریکا توسط کارل شورز تاسیس شد .
در نیم قرن اخیر ، آموزش و پرورش پیش دبستانی (کودکستان –مهدکودک )در کشور ما ضرورت پیدا کرد و از سال ۱۲۹۸ در تهران و بعضی از کشورهای دیگر مانند ایران کودکستانهایی تاسیس شد و می توان گفت اولین کودکستان ایران در سال ۱۳۰۳ در شهر تبریز در محله صفی بازار توسط جبار باغچه بان به نام باغچه اطفال تاسیس شد[۳] .
در سال ۱۳۰۷ در شیراز تاسیس شد و مخصوص کودکان مرفه بود و اولین امتیازی که از طرف وزارت معارف و اوقاف صنایع مستطرفه برای تاسیس کودکستان ها صادر شد و به نام خانم برسابه هوسپیان در تاریخ ۳۱/۴/۱۳۱۰ بود و این سال سرآغاز جدیدی درتاریخ آموزش های پیش دبستانی در ایران بود که مخصوص کودکان ۷-۴ سال بود که در سال ۱۳۳۵ طبق آئین نامه ای سن کودکان ۶-۳ سال قید شد و تا سال ۱۳۲۲ کودکستان در ایران وجود داشته است و تا سال ۱۳۷۱ تعداد آنها به ۴۱۱۴ باب رسید و در کشور بنین نیز دوره دو ساله پیش از دبستان که کودک از سن ۳ سالگی شروع می کند و تا سن ۵ سالگی ادامه می یابد در این دوره مطابق علاقه و استعدادش تحصیل می کند[۴].
آموزش و پرورش در مرحله پیش از دبستان از دیر باز در کشور ، بعنوان یک مرحله آموزش مطرح بوده است . یعنی از همان زمان که برنامه ریزی در امر تعلیم و تربیت کودکان در دوره دبستان به طور جدی مورد توجه قرار گرفته مساله تعلیم و تربیت کودکان در سالهای اولیه پیش از دبستان که باید آن را سالهای سازندگی و تشکیل دهنده بسیاری از صفات و خصوصیات کودک نامید نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است با توجه به اینکه انسان اولین ارتباط اجتماعی خود را با محیط اطرافش از دوران طفولیت آغاز می کند و اولین درسهای زندگی فردی و اجتماعی را در این سن می آموزد . لذا این سن ضرورت توجه بیشتر را می طلبد و هویدا است ذهن کودک همانند زمین مساعدی است که تاکنون کشتی در آن صورت نگرفته و بذری افشانده نشده است . بنابراین در چنین زمین مساعدی هر بذری که افکنده شود پاسخ می دهد و زمینه رشد آن با توجه به توانایی هایش فراهم می شود و حاصل این بذر تا پایان عمر در مزرعه ذهن کودک باقی می ماند و فرد از آن تاثیر می پذیرد و بر اساس آن عمل می کند و تغییر بنیادی آن بسیار مشکل و در مواردی غیر ممکن است . بنابراین برای اینکه کودک در مسیر صحیح تربیتی قرار گیرد باید آموزش او را از همان دوران کودکی آغاز کرد لیکن رشد روزافزون صنعت و جامعه صنعتی و تنگناهای اقتصادی موجب شده تا آنچنان که باید و شاید مسئولان با این موضوع برخورد جدی ننمایند . نگاهی گذرا به تغییر و تحولات آموزش و پرورش پیش از دبستان در طول بیش از نیم قرن گذشته نشانگر این است که وجهه نظرهای شخصی در این امر بیش از حقایق علمی و عینی و مسلم و غیر قابل انکار موثر بوده است .
در طول تاریخ نگرش اندیشمندان درباره مقام محیط و جایگاه آموزش کودکان متفاوت بوده است . زمانی کودک مینیاتور افراد بزرگسال تلقی می شده و زمانی دیگر این اندیشه رواج داشته که کودک یک بزرگسال کوچک نیست بلکه به خودی خود اهمیت و ارزش دارد و از این رو باید نیازهای او را دریافت و در جهت ارضای آنها کوشیده ولی آنچه مهم است این است که آموزش و پرورش در دوره های پیش از دبستان خود مرحله ای است که برای رشد قوای جسمانی ، ذهنی ، عاطفی ، اعتقادی و اجتماعی کودک ضرورت دارد و از این می خواهیم بررسی نماییم که آیا
جهت دانلود مقاله تاثیر مهد کودک در آموزش ابتدایی کلیک نمایید